"ویلیام تامپسون" یکی از متخصصین مؤسسه "مرکز کنترل و پیشگیری بیماریها"ی آمریکاست که مدتی پیش دست به افشاگری علیه این مؤسسه زد. وی در بیانیهای که به طور رسمی منتشر کرد مینویسد: من "ویلیام تامپسون" از سال 1998 در پست محقق ارشد "مرکز کنترل و پیشگیری بیماریها"ی آمریکا مشغول به فعالیت هستم. باید از این که من و سایر نویسندگان، دادههای مهم آماری را از مقاله منتشره در سال 2004 ژورنال "پزشکی کودکان" حذف کردیم، ابراز تاسف و پشیمانی نمایم. این دادهها نشان میداد که اطفال مذکر سیاهپوست آمریکایی که واکسن امامآر (سرخک، اوریون، سرخجه) را دریافت میکنند، تا پیش از 36 ماهگی (سهسالگی) در معرض خطر ابتلا به اختلال عصبی "اوتیسم" قرار دارند. پس از گردآوری دادهها، تصمیمات درخصوص گزارش بخشهایی از یافتهها اتخاذ شد و بنده معتقدم طبق پروتکل نهایی این تحقیق پیش نرفتیم.
برای اینکه شکوشبههای پیش نیاید از همین ابتدا میگویم که واکسنها از همان آغاز استفاده تاکنون جان عده بیشماری را نجات دادهاند و بههیچوجه نمیخواهم این اظهارات، مانع از این شود که والدین از هر نژاد و قومی، فرزند خود را از دریافت واکسن محروم کنند. واکسنها از ابتلا به بیمارهای خطرناکی جلوگیری میکنند. ازاینرو، ریسک تجویز آنها در مقابل منافعی که برای فرد و جامعه به همراه میآورد، ناچیز است.
بحث من روی تصمیم بر حذف یافتههای یک تحقیق خاص روی یک زیرگروه خاص و با یک واکسن خاص است. همه میدانند که واکسن خطراتی به دنبال دارد و این وظیفه مرکز کنترل و پیشگیری بیماریهاست که به شیوهای صحیح خطرات مربوطه را به اطلاع مردم برساند.
در 10 ماهه اخیر، با دکتر "برایان هوکر" درخصوص مطالعات این مرکز روی واکسنها و پیامدهایی که بر گذرگاههای عصبی بهویژه ظهور اوتیسم دارند، به بحث نشستیم. من نیز با ایشان همنظرم که تصمیمگیریهای مرکز کنترل و پیشگیری بایستی شفاف باشد. بااینحال، نمیدانستم که صحبتهایمان را ضبط میکند و مرا نیز در جریان نگذاشتند که اسم یا صدایم میخواهد در اینترنت یا رسانهها پخش شود.
از خیل ایمیلهای دلگرمکنندهای که طی چند روز گذشته به دستم رسیده کمال تشکر و قدردانی را دارم. با این حال، در این شرایط دیگر پاسخگوی سؤالات بیشتر نیستم. در حال حاضر، اطلاعاتم را در اختیار "ویلیام پوزی" نماینده کنگره قرار میدهم و صدالبته با کنگره همکاری مینمایم. ازطرفی، پیشنهاد دادهام که در تحلیل دوباره یافتهها یا صورت دادن مطالعات بیشتر در این زمینه، مشارکت داشته باشم. اما در وضعیت کنونی روی کار و خانوادهام تمرکز کردهام.
دانشمندان ممکن است برداشتهای متفاوتی از یک دسته اطلاعات واحد داشته باشند. من هر چه در توانم باشد میگذارم تا به هر دانشمند بیطرف و واقعبین در درون یا بیرون مرکز در تحلیل دادههای جمعآوریشده توسط این مرکز یا دیگر سازمانهای عمومی کمک کنم. این همه به منظور درک تاثیر واکسنها روی ابتلا به اوتیسم است. هنوز شمار پرسشها از پاسخها بیشتر است؛ ضمناً میفهمم که چرا خانوادههای بسیاری به دنبال پاسخ گرفتن از جامعه علمی هستند.
از زمانیکه این مسئله علنی شده، همکاران و ناظران در مرکز کنترل و پیشگیری، کاملاً حرفهای عمل کردهاند. درواقع، پس از بیرون آمدن نتایج این تحقیقات، جایزهای برای حسن عملکرد دریافت کردم. هیچکس به بنده فشار وارد نکرد یا مورد انتقامجویی قرار نگرفتم و نیز آنطورکه بعضیها میگویند از ساختمان به بیرون اسکورت و همراهی نشدم.
صدور این بیانیه توسط دکتر تامپسون در واکنش به خبری بود که حدود یک ماه پیش در خبرگزاریهای مختلف منتشر شد: "یکی از محققان ارشد مرکز کنترل و پیشگیری از بیماریهای آمریکا در کمک به دکتر "برایان هوکر" عضو مؤسسه اوتیسم نقش کلیدی ایفا کرد. این دو از دستکاری این مرکز در اطلاعاتی پرده برداشتند که وقوع بالاتر اوتیسم را در کودکان پسر سیاهپوست آمریکایی نشان میداد." این افشاگر همان ویلیام تامپسون بود و دکتر هوکر وی را زمانی یافت که تامپسون درخصوص تسلیم دادههای اصلی پژوهش دیاستفانو و دیگران روی واکسن امامآر و اوتیسم، درخواست کرده بود قانون فدرالى تصویب شود كه به شهروندان عادى اجازه دهد به اطلاعاتى مربوط به این پرونده دسترسی داشته باشند.
طبق یافتههای پژوهش دکتر هوکر که در تاریخ 8 آگوست در ژورنال علمی "انحطاط انتقالی عصبی" انتشار یافت، پسران سیاهپوست آمریکایی که پیش از 36 ماهگی نخستین واکسن امامآر را دریافت کردهاند، 3.4 برابر بیشتر در معرض ابتلا به اوتیسم پس از 36 ماهگی قرار دارند.
بنا به گفتههای دکتر هوکر، افشاگر مرکز کنترل و پیشگیری که خواست نامش فاش نشود (دکتر تامپسون) شواهدی در اختیار وی قرار داد که نشان میدادند محققان این مرکز آگاهانه رابطه قابلتوجه آماری بین سن دریافت نخستین واکسن امامآر و وقوع اوتیسم در پسران سیاهپوست آمریکایی را مخفی کردهاند.
مدارکی که در اختیار کنگره و علیه مرکز کنترل و پیشگیری وجود دارد و نیز صحبتهایی که هوکر با تامپسون داشته، نشان از دستکاریهای گسترده در دادههای علمی و فشار مقامات بر دانشمندان این مرکز جهت توافق با اجرای سیاستهای دولت در و نادیده گرفتن ایمنی تجویز واکسن دارد.
بنا به گزارش شبکه خبری "سیبیاس"، نتایج تحقیق اصلی نخستینبار در ژورنال پزشکی کودکان انتشار یافت که از جانب سازنده واکسن، تبلیغات، و هدایای مختلف تامین مالی میشود. مرکز کنترل و پیشگیری و دیگر سازمانهای بهداشت عمومی بهطور گسترده از تحقیق دیاستفانو سوء استفاده کرده تا روی هر گونه ارتباط بین واکسنها و اوتیسم سرپوش بگذارند. اوتیسم یا "درخودماندگی" اختلالی عصبی است که میزان ابتلا به آن اخیراً سیر صعودی داشته است. فردی که دچار این اختلال باشد، شدیداً متوهم است و گاهاً قادر به درک دنیای مادی اطراف خود نیست. مبتلایان به اوتیسم در ارتباط با افراد دیگر در جامعه نیز به مشکلات بسیار پیچیده و حادی دچار میشوند. دکتر هوکر میگوید: "مرکز از رابطه بین سن دریافت نخستین واکسن امامآر و وقوع اوتیسم در پسران سیاهپوست آمریکایی در همان سال 2003 آگاهی داشت، اما تصمیم گرفت که آنرا کتمان نماید."
دکتر تامپسون نیز بر این گفتهها صحه گذاشته است: "10 سال تحقیق به خاطر حساسیت مرکز کنترل و پیشگیری روی اوتیسم و موضوعات مربوطه به هدر رفت. آنها آن کاری را که باید، انجام نمیدهند، چراکه از نتیجه کار، هراس دارند."
در این بمب خبری که میتواند بزرگترین خبر سال باشد، دستکم بزرگترین خبری که رسانههای اصلی آمریکا نمیخواهند آنرا پوشش دهند، همه پیامدهای اقدام دکتر ویلیام تامپسون هنوز خود را نشان نداده است. اگرچه به احتمال فراوان، سرزنشها و مجازاتهای قضایی شامل حال کسانی خواهد شد که در این اقدام مخفیکارانه دست داشتهاند، اما در این میان باید قدردان یک مرد دیگر هم باشیم که رسانهها به او یک عذرخواهی بزرگ بدهکارند: دکتر "اندرو ویکفیلد".
دکتر ویکفیلد جراح شناختهشده جهانی در بیماریهای گوارشی است. وی متهم به فریبکاری و جعل تحقیقاتی شده بود که رابطه میان واکسن امامآر و بیماریهای رودهای را نشان میدهد که در کودکان مبتلا به اوتیسم به چشم میخورد. ویکفیلد از پزشکان ضد واکسن نیست، بلکه صرفاً به "ایمنی" واکسنها اهمیت میدهد و تحقیقاتش در این زمینه خودش و دیگر محققان را به سمتی هدایت کرد که از وجود مشکل در واکسن سرخک، اوریون، سرخجه (امامآر) خبر میداد. وی به بیمارانش توصیه نکرد که دست از واکسیناسیون بردارند، درعوض از آنها خواست که برای این بیماریها به جای تزریق امامآر، از واکسنهای جداگانه این سه بیماری استفاده کنند.
این توصیه تنها یک مشکل داشت: این توصیه، به نفع بیماران ولی به ضرر سازنده واکسن امامآر یعنی شرکت "مرک" بود که شاهد افت فروش محصول خود در انگلستان بود. تحقیق دکتر ویکفیلد درخصوص واکسن امامآر و رابطهاش با بیماریهای رودهای و اوتیسم برای نخستینبار در ژورنال پزشکی "لنست" منتشر گردید. اما روزنامهنگاری با نام "برایان دیر" مقالهای در "ژورنال پزشکی بریتانیا" منتشر کرد و دکتر ویکفیلد را به باد انتقاد گرفت و او را متهم به فریبکاری کرد. متعاقباً تحقیق ویکفیلد از انتشار در ژورنال لنست باز ماند. هیئت نظارتی شورای پزشکی عمومی انگلستان، ویکفیلد و پرفسور "جان واکر-اسمیت" یکی دیگر از نویسندگان مقاله بازمانده را به کلی از طبابت برکنار کرد.
بااینحال، آنچه در رسانهها نمیبینید این است که هر دو ژورنال نامبرده، روابط مالی نزدیکی با سازنده واکسن امامآر دارند. بهعلاوه این خبر را هم نمیخوانید که پرفسور واکر-اسمیت در نبرد قضایی هزینهبر علیه شورای پزشکی عمومی انگلستان جنگید و اتفاقاً پیروز هم شد. وی از همه اتهامات تبرئه شد.
در این میان، دکتر اندرو ویکفیلد تنها به خاطر پیروی از حقیقتی که تحقیقاتش او را بدان سمت هدایت کرده بود، شغل و آبروی خود را از دست داد. در رسانهها همه تقصیرها را به گردن او انداختند و انگشتهای اتهام به سمت او نشانه رفت. هر زمانی که بین مردم، مسئله واکسن و اوتیسم مطرح میشد، میگفتند: "این فرضیه کاملاً نقض شده است و کسی که آنرا "سر هم کرده بود" نیز متهم به فریبکاری شده است."
بااینوجود، دکتر ویکفیلد هیچگونه سابقه کیفری نداشته و هماکنون در آمریکا زندگی میکند. وی همواره مدعیان را به مناظره تلویزیونی دعوت کرده و البته هیچکس حاضر به این کار نشده است. دکتر ویکفیلد از متخصصان برجسته حوزه بیماریهای گوارشی است، حوزهای که امروزه نیازمند تحقیق و مطالعه فراوان است. در دورهای که واکسنها، آنتیبادیها، آفتکشها و بسیاری موارد دیگر دستگاه گوارشی را طوری تخریب کرده که دیگر نمیتوان غذاها را بهخوبی هضم کرد و از این رهگذر بیماریهای گوارشی بیداد میکند، نیاز به مطالعه در این زمینه بیشازپیش احساس میشود.
چنانچه بخواهید بدانید اشخاصی که از نزدیک دکتر ویکفیلد را میشناسند در مورد او چه فکر میکنند، گزارش والدینی را بخوانید که یکی از دو فرزندانشان بخشی از مطالعه بهاصطلاح "فریبکارانه" اوست. ویکفیلد آنچنان در کارش با والدین و بچهها و کمک به آنها برای یافتن راهحل مشکلات پیچیده پزشکی، موفق بود که در دهه 90 میلادی، یک مستند تلویزیونی به تشریح فعالیتهای او اختصاص یافت.